https://dogecapital.online/img/promo/468.gif کشکول آموزش و اطلاعات عمومی

به وبلاگ کشکول آموزش و اطلاعات عمومی خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
سخنان حکیمانه
سی نصیحت زرتشت
خدا در قیامت از این افراد عذرخواهی می کند.
تصاویر
رنگین کمان های زیبا
تصاویر ویژه از ماه
20 نمونه از فجیح ترین تاکسی درمی حیوانات
تصاویر بسیار دیدنی
20 پدیده نورانی اعجاب انگیز
30 تصویر شگفت انگیز از ابرهای کومولوس
تصاویری از پرندگان که کمتر دیده اید
ابرهایی عجیب به شکل عروس دریایی
تبلیغات جالب پشت کامیون
ایجاد شدن حفره های عجیب در آسمان توسط ابرها
تصاویر جالب از قطره های آب
خلاقیت نقاش خیابانی پاریسی
29 کیف خرید با طراحی متفاوت
نظرتون راجب این خلاقیت چیه؟
شکار لحظه ها ( جالب)
لباس های گیاهی
دستکاری عکس های یک کودک توسط مادرش
کتاب فارسی اول دبستان در زمان جنگ جهانی دوم در سال 1324
حماسی ترین ریش و سبیل ها
جالب ترین مجسمه های ساخته شده از کتاب
هنرنمایی خوشمزه
مجسمه هایی از درختان و گیاهان
20 ماکت و مجسمه جالب از کاغذ
تصاویری از پرندگان کاغذی
ماکت های ساخته شده از قوطی نوشابه
گربه های کمیاب با لکه های متفاوت بر روی بدنشان
ترجمه
دانلود کتاب
شازده کوچولو
دانلود کتاب «ترفندهای سخنرانی بداهه»
صد سال تنهایی
معجزه و راه های موفقیت
دانلود کتاب زبان بدن
دانلود کتاب فراماسونری<< دجال آخرالزمان>>
متفرقه
راه کارهایی برای افزایش ماندگاری بوی عطر
پند و پندار
حواست به دلت باشد...
تشخیص نر یا ماده بودن فلل دلمه
حکایتی جالب از شیوانا
اعمال مهم در دهه اول محرم
وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده
گران قیمت ترین گوشی آی فون اپل
20 ایده خلاق برای تزئین کیک فنجانی
دوره رایگان آموزش سخنرانی
دروغ و دروغ گفتن
دلیل علاقه فراماسونها به کفش پاشنه‌بلند+ تصاویر‬
ریشه ضرب المثل های پارسی
من و گرز و میدان افراسیاب
آش شله قلمکار
دو قورت و نیمش باقیست
دوغ و دوشاب یکی است
دود چراغ خورده
دو قرص کردن
ناز شست
دنبال نخود سیاه فرستادن
میرزا میرزا رفتن
می آیند و می روند و با کسی کاری ندارند
من نوکر بادنجان نیستم
دلو حاجی میرزا آقاسی
دست کسی را توی حنا گذاشتن
میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرد
مرغی که تخم طلا می کرد، مرد.
مرگ می خواهی برو گیلان
دری وری می گوید
مگر سراشپختر آوردی؟
مفرداتش خوب است ولی مرده شوی ترکیبش را ببرد
روانشناسی
14 رفتاری که نشان می دهد مردی به شما علاقه ندارد
تست روانشناسی شخصیت
جدیدترین تست روانشناسی در آمریکا
داستانک
جعبه فروش
قدرت بخشش
همه همسران من!
داستان انگلیسی با ترجمه پارسی
ضرب المثل های انگلیسی با ترجمه پارسی
دانلود
دانلود مداحی آذری
دانلود زیارت عاشورا
دانلود آهنگ های گوناگون
دستور پخت غذا ، شیرینی، دسر
جدیدترین روش تزئین نان تست
ظرز تهیه سس ها
طرز تهیه سس سیب سبز
سلامت و تندرستی
لاغر شدن با خوابیدن
چربی شکم و راهکارهای رهایی از آن
باورهای غلط درباره افزایش قد
طنز و سرگرمی
سرعت مرورگر جان
ابتکار جالب
زندگی نامه شعرا ، نویسندگان و افراد مشهور
استیون هاوکینگ (Stephen Hawking)
فلسفه
(Existentialism)
جایگاه اگزیستانسیالیسم در آثار داستایوفسکی و کافکا
اگزیستانسیالیسم پس از جنگ جهانی دوم
جایگاه اگزیستانسیالیسم در قرن بیستم
کاردستی
آموزش اوریگامی
آموزش ساخت گلدان با استفاده از بطری نوشابه
ایده ای نو در استفاده از چنگال های بی مصرف
دانلود کتاب های ادبیات انگلیسی Downloadin English Literature Books
دانلود کتاب The hairy ape
The catcher in the Rye
[Hans_Bertens]_LiteraryTheory.pdf
بازی
بازی آنلاین
اضافات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 936
بازدید کل : 170414
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

پارت کلیک - تبلیغات کلیکی https://dogecapital.online/img/promo/468.gif
آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

قدرت بخشش

قدرت بخشش

 بانوى خردمندى در کوهستان سفر مى کرد که سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا کرد. روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود. بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با  مسافر شریک شود. مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در کیف بانوى خردمند دید، از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد. …

زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد.مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روى کرده بود، از خوشحالى سر از پا نمى شناخت. او مى دانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر عمر، مى تواند راحت زندگى کند، ولى چند روز بعد، مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، بانوى خردمند را پیدا کند.

بالاخره هنگامى که او را یافت، سنگ را پس داد و گفت:«خیلى فکر کردم. مى دانم این سنگ چقدر با ارزش است، اما آن را به تو پس مى دهم با این امید که چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى توانى، آن محبتى را به من بده که به تو قدرت داد این سنگ را به من ببخشى!»
 

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:47 PM | |
ابتکار جالب

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:39 PM | |
سرعت مرورگر جان

و این هم از سرعت لوود مرورگر عزیز ما...

 

Inline image 2

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:31 PM | |
باورهای غلط درباره افزایش قد

باورهای غلط درباره افزایش قد

  •  این روزها وقتی می ‌خواهند درباره زیبایی و جذابیت کسی بپرسند،معمولا علاوه‌ بر فرم صورت، چهره، رنگ چشم و مو، سوال دیگری هم می ‌پرسند: " قدش بلنده؟ " شاید به همین دلیل باشد که خیلی‌ ها برای چند سانتی‌ متر بلند تر شدن حاضرند کفش ‌های پاشنه 10 ‌سانتی ‌بپوشند و از انواع ماساژورهای کف ‌پا استفاده کنند و حتی گاهی استخوان پای ‌شان را با جراحی بشکنند و چند ماه خانه ‌نشین شوند تا اندکی قد‌ بلند تر به‌ نظر برسند.باورهای رایج اما نادرستی که درباره افزایش قد در بین مردم رواج دارد، یکی دو تا نیست. دکتر فرزاد کارگرزاده، متخصص و جراح ارتوپد و مدیر‌گروه بخش ارتوپدی بیمارستان طرفه، ما را با 6 مورد از این باورهای غلط در مورد افزایش قد آشنا می ‌کند.

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:52 PM | |
20 نمونه از فجیح و خنده دار ترین تاکسی درمی حیوانات

A badly stuffed cat

 

به چه دلایلی مردم حیوانات را خشک ( تاکسی درمی) می نمایند؟

برخی از افراد برای نگه داشتن حیوانات خانگی خود بعد از مرگ و زنده نگه داشتن خاطره آنها اقدام به این کار می نمایند.  همینطور بعضی از شکارچیان به دلیل جمع آوری کلکسیونی از شکارهای خود این موجودات زبان بسته را خشک می کنند. ولی از آنجایی که مشاهده می شود نتیجه این کار همیشه مطلوب نبوده و منجر به کابوسی شبانه برای دارندگان این حیوانات تاکسی درمی شده می شود. پس بهتر است به ادامه مطلب رفته و به جای ناراحتی کمی بخندید....

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:33 PM | |
دلو حاجی میرزا آقاسی

دلو حاجی میرزا آقاسی

کسانی که قدرت تحرک آنها زیاد باشد و بدون کمترین وقفه و تأملی درآیند و روند باشند آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند. فی المثل کسی که در یک جا بند نشود و مرتباً به اینجا و آنجا، داخل و خارج، بالا و پایین رفت و آمد کند، به اینچنین کسی در عرف اصطلاح می گویند:"فلانی مثل دلو حاجی میرزا آقاسی در حرکت است. یک دقیقۀ آرام نمی گیرد."
یا در مورد اشخاصی که یکی پس از دیگری بیایند و بروند، گفته می شود:"مثل دلو حاجی میرزا آقاسی یکی نرفته دیگری می رسد."
باید دید حاجی میرزا آقاسی کیست و دلو او چه خاصیتی داشت که از آن پس ضرب المثل گردیده است:
محمدشاه قاجار پس از آنکه صدراعظم مدبر و دانشمند خود میرزا ابوالقاسم قائم مقام را در سال 1251 هجری قمری از میان برداشت معلم خود حاجی میرزا عباس ایروانی ملقب و مشهور به حاجی میرزا آقاسی را که بر مزاج او استیلایی تمام داشت به صدارت برگزید.
محمدشاه نسبت به حاجی اعتقاد قلبی عجیبی داشت. در برنامۀ حاجی میرزا آقاسی دو مسئله حایز اهمیت بود: تقویت ارتش با افزایش توپ و توسعۀ کشاورزی با حفر چاه و قنات.
حاجی میرزا آقاسی جداً عشق و علاقۀ عجیبی به امر تعمیم کشاورزی داشت و قسمت عمدۀ اوقات صدارت را به حفر چاهها و قنوات عدیده مصروف می داشت به قسمی که هم اکنون چندین قنات دایر و بایر از آثار او در گوشه و کنار ایران به ویژه تهران باقی است.
در آن عصر و زمان چون موتور پمپ وجود نداشت و استفاده از آب چاهها خالی از اشکال نبود حاجی با فکر و ابتکار خود دلو مخصوصی اختراع کرد که آب کشیدن از چاه را سهلتر و سریعتر می نمود و این دلو بعداً به دلو حاجی میرزا آقاسی موسوم گردید.
اما خاصیت این دلو: سابقاً به انتهای طناب چاه یک دلو می بستند و آب را با همان یک دلو از چاه بیرون می کشیدند. این نوع دلوها از دو جهت مفید فایده نبودند: اولاً به علت عمق چاهها مدتی طول می کشید تا دلو پر شده به سطح زمین برسد و دوباره به ته چاه برود. ثانیاً گنجایش دلو و مقدار آبی که در آن جای می گرفت وافی به مقصود نبود.
حاجی دستور داد سر طناب را که بر روی چرخ چاه قرار دارد به یکدیگر گره بزنند و چندین دلو در فواصل معین به طناب ببندند.
فایده و خاصیتی که این دستگاه اختراعی ابتکاری داشت این بود که دلوها پشت سرهم به ته چاه رسیده پر می شدند و یکی پس از دیگری از چاه خارج و در نهر مجاور خالی می شدند. با این ترتیب دیگر وقفه و تأملی وجود نداشت و آب چاه که از دلوهای پشت سرهم به سطح چاه می رسید چون نهر کوچکی در روی زمین جاری بود. دلو حاجی میرزا آقاسی دیر زمانی مورد استفاده بود و هر جا به حسب ضرورت با یک دلو یا دلو حاجی میرزا آقاسی آب از چاه می کشیدند ولی امروز موتورپمپهای کوچک و بزرگ که از چاههای کم عمق و عمیق به سهولت آب کافی بالا می کشند جای همه گونه دلو من جمله دلو حاجی میرزا آقاسی را گرفته است.
باری، چون دلو موصوف مرتباً در حرکت بوده و کمترین مکث و توقفی نداشت علی هذا افرادی را که متواتراً در حرکت باشند و رفت و آمد آنها بدون وقفه انجام گیرد آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند.

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:23 PM | |
من نوکر بادنجان نیستم

من نوکر بادنجان نیستم


 

نوکر بادنجان به کسانی اطلاق می شود که به اقتضای زمان و مکان به سر می برند و در زندگی روزمرۀ خود تابع هیچ اصل و اساس معقولی نیستند. عضو حزب باد هستند، از هر طرف که باد مساعد بوزد به همان سوی می روند و از هر سمت که بوی کباب استشمام شود به همان جهت گرایش پیدا می کنند.

خلاصه طرفدار حاکم منصوب هستند و با حاکم معزول به هیچ وجه کاری ندارند. آنان که عقیدۀ ثابت و راسخ ندارند و معتقدات خویش را به هیچ مقام و منزلتی نمی فروشند اگر به آنها تکلیف کمترین انعطاف و انحراف عقیده شود بی درنگ جواب می دهند من نوکر بادنجان نیستم. 

اما ریشۀ این ضرب المثل:

نادرشاه افشار پیشخدمت شوخ طبع خوشمزه ای داشت که هنگام فراغت نادر از کارهای روزمره با لطایف و ظرایف خود زنگار غم و غبار خستگی و فرسودگی را از ناصیه اش می زدود. نظر به علاقه و اعتمادی که نادرشاه به این پیشخدمت داشت دستور داد غذای شام و ناهارش با نظارت پیشخدمت نامبرده تهیه و طبخ شود و حتی به وسیلۀ همین پیشخدمت به حضورش آوردند تا ضمن صرف غذا از خوشمزگیها و شیرین زبانیهایش روحاً استفاده کند.

روز برنامۀ غذای نادرشاه خورشت بادنجان بود و چون بادنجان به خوبی پخته و مأکول شده بود. نادر ضمن صرف غذا از فواید و مزایای بادنجان تفصیلاً بحث کرد.
پیشخدمت زیرک و کهنه کار نه تنها اظهارات نادرشاه را با اشارت سر و گردن و زیر و بالا کردن چشم و ابرو تصدیق و تأیید کرد بلکه خود نیز در پیرامون مقوی و مغذی و مشهی و مأکول بودن بادنجان داد سخن داد و حتی پا را فراتر نهاده ارزش بهداشتی آن را به آب حیات رسانید!

چند روزی از این مقدمه گذشت و مجدداً خورشت بادنجان برای نادر آوردند. اتفاقاً در این برنامۀ غذایی بادنجان به خوبی پخته نشده بود و به طعم و ذائقۀ نادرشاه مطبوع و مأکول نیامد لذا به خلاف گذشته و شاید برای آنکه پیشخدمت را در معرض امتحان قرار دهد از بادنجان به سختی انتقاد کرد و با قیافۀ برافروخته گفت:"اینکه می گویند بادنجان باد داردف نفاخ است، ثقیل الهضم و ناگوار است دروغ نگفته اند." خلاصه بادنجان بیچاره را از هر جهت به باد طعن و لعن گرفت و از هیچ دشنامی در مذمت آن فروگذار نکرد.

پیشخدمت موقع شناس که درسش را روان بود بدون آنکه ماجرای چند روز قبل را به روی خود بیاورد با نادرشاه همصدا شد و هر چه از ضرر و زیان بعضی از گیاهان و نباتات در حافظه داشت همه را بی دریغ نثار بادنجان کرد و گفت:"اصولاً بادنجان با سایر گیاهان خوراکی قابل مقایسه نیست زیرا به همان اندازه که مثلاً کدو از جهت تغذیه و تقویت مفید و سودمند است خوراک بادنجان به حال معده و امعا و احشا بدن مضر و زیان بخش می باشد! بادنجان نفاخ است بله قربان! بادنجان باد دارد بله قربان!"

نادرشاه که با گوشۀ چشمش ناظر ادا و اطوار مضحک پیشخدمت و بیانات پر طمطراق او در مذمت بادنجان بود سر بلند کرد و گفت:"مرتکۀ احمق، بگو ببینم اگر بادنجان تا این اندازه زیان آور است پس چرا روز قبل آن همه تعریف و تمجید کردی و از نظر مغذی و مقوی بودن، آن را آب حیات خواندی؟ اینکه گفته اند دروغگو را حافظه نیست بیهوده نگفته اند."

پیشخدمت بدون تأمل جواب داد:"قربان، من نوکر بادنجان نیستم من نوکر قبلۀ عالم هستم. هرچه را که قبلۀ عالم بپسندد مورد پسند من است. پریروز اگر طرفدار بادنجان بودم از آن جهت بود که قبلۀ عالم را از آن خوش آمده بود. امروز به پیروی از عقیده و سلیقۀ سلطان وظیفه دارم که دشمن آن باشم!"

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 25 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:13 PM | |
تصاویر بسیار دیدنی

cat face on a cereal

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 6:11 PM | |
خلاقیت هنری نقاش خیابانی پاریسی

A Parisian Artist Combining Nature and Technology For His Street Artwork (Photo Gallery)

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 6:5 PM | |
20 ایده خلاق برای تزئین کیک فنجانی

اگر تو زندگی عاشق نرمی و جادو باشید مطمئناً کیک های فنجانی در اون نقش اصلی رو ایفا می کنند.

کوچک، گرد، رنگی،نرم ، کرم دار، شیرین و اعتیاد آور از ویژگی های کیک فجانی هستند.

در اینجا نمونه هایی از جالب ترین کیک های فنجانی تقدیم شما می شود.

A cup of hot chocolate entirely eatable?

 

 

 

 

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 5:48 PM | |
29 کیف خرید با طراحی متفاوت

Creative-Bag-Advertisements-headhunt

برای دیدن ادامه تصاویر بر روی لینک زیر کلیک کنید

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 5:15 PM | |
من و گرز و میدان افراسیاب

من و گرز و میدان افراسیاب

این ضرب المثل که از حکیم فرزانه فردوسی طوسی است در موردی به کار می رود که پهلوانی را از حریف و هماوردش بترسانند و او را به انصراف و امتناع از مقابله و محاربه با حریف و دشمن توصیه نمایند. پهلوان موصوف چون به نیروی قدرت و توانایی خود اطمینان دارد پوزخندی زده مصلحین خیراندیش را با این نیم بیتی پاسخ می دهد.

شعر بالا به سادگی تکیه کلام این و آن نشد بلکه مسبوق به سابقۀ تاریخی شیرین و عبرت انگیزی است که شرح آن ذیلاً بیابد. 

به طوری که می دانیم فردوسی طوسی شاعر حماسه سرای ایران دربار سلطان محمود غزنوی را به علت اینکه نقض عهد کرده بود با خاطری ازده ترک گفت و به وطن مألوف خویش بازگشت. سالها از این واقعه گذشت تا سلطان محمود غزنوی لشکر به هندوستان کشید و در آنجا قلعه ای را محاصره کرد. چون از تسخیر قلعه مأیوس شد قاصدی نزد کوتوال قلعه فرستاد و او را به اطاعت و تسلیم دعوت کرد. سپس به وزیر خود خواجه حسین میکال (حسنک) گفت:"اگر جواب بر وفق مراد نیاید تدبیر چیست؟" حسنک با اطمینان قاطعه این شعر را خواند:


اگر جز بکام من آید جواب
من و گرز و میدان افراسیاب


سلطان محمود پرسید:"این شعر از کیست که در آن روح مردانگی وجود دارد؟" حسنک که باطناً شیعی مذهب و از علاقمندان و طرفداران جدی فردوسی بود و همیشه به دنبال فرصت می گشت که آب رفت را به جوی باز آرد موقع را مغتنم شمرده جواب داد:"از بیچاره ابوالقاسم فردوسی است که سی سال رنج برده چنان کتابی تمام کرد ولی متأسفانه بر اثر سعایت ساعیان و حاسدان مغضوب و مطرود گردید." سلطان محمود بی نهایت متأثر شد که چرا چنین شاعر بزرگواری را از خود آزرده و رنجیده خاطر ساخت. در آن موقع چیزی نگفت و چون به غزنین بازگشت فرمان داد دوازده شتر نیل بار کرده به طوس ببرند و ضمن عذرخواهی از ماوقع تحویل فردوسی دهند ولی معل الاسف هنگامی هدیۀ سلطان از دروازۀ رودبار طبران وارد شد که جنازۀ فردوسی را از دروازۀ رزان به گورستان می بردند.

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:36 PM | |
می آیند و می روند و با کسی کاری ندارند

  می آیند و می روند و با کسی کاری ندارند

 

عبارت بالا که از جوانترین و تازه ترین امثلۀ سائره می باشد در موارد رعایت اصول خونسردی و بی اعتنایی در برخورد با ناملایمات زندگی به کار می رود و اجمالاً می خواهد بگوید سخت نگیر، خونسرد باش، این هم می گذرد و یا به قول شاعر معاصر، شادروان عباس فرات:

هم موسم بهار طرب خیز بگذرد
هم فصل نامساعد پائیز بگذرد

گر ناملایمی به تو رو آورد فرات
دل را مساز رنجه که این نیز بگذرد

اما ریشۀ تاریخی این عبارت مثلی:
شادروان محمدعلی فروغی ملقب به ذکاء الملک را تقریباً همه کس می شناسد. فروغی به سال 1295 هجری قمری در خانواده ای از اهل علم و ادب تولد یافت و تحصیلات خود را در رشتۀ طب دارالفنون به پایان رسانید ولی چون عشق و علاقۀ او به حکمت و فلسفه بیشتر بود از کار طبابت و پزشکی دست کشیده به مطالعات فلسفی پرداخت.
فروغی در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار عضو دارالترجمۀ سلطنتی شد. در دوران مظفرالدین شاه معلم یک مدرسۀ ملی و پس از آن معلم علوم سیاسی گردید. پس از درگذشت پدرش محمد حسین خان فروغی لقب ذکاء الملک به او اعطا گردید و ریاست مدرسۀ علوم سیاسی نیز به وی واگذار شد.
در کابینۀ اول و دوم صمصام السطنه به وزارت مالیه و عدلیه برگزیده شد. پس از چندی استعفا داد و ریاست دیوان عالی تمیز را پذیرفت.
در کابینۀ مشیرالدوله وزیر عدلیه شد و پس از جنگ جهانی اول به عضویت هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس صلح پاریس رفت. در کابینۀ مستوفی الممالک، مقارن دورۀ چهارم مجلس، وزیر امور خارجه شد. در سنوات 1304 و 1313 شمسی نخست وزیر شد و از آن پس تا شهریور 1320 شمسی از کار کناره گرفت و به مطالعه و تصنیف و تألیف پرداخت.
فروغی در پنجم شهریور 1320شمسی که نیروی سه گانه آمریکا و انگلیس و شوروی از جنوب و شمال به خاک ایران سرازیر گردیده بودند از طرف سردودمان پهلوی مأمور تشکیل دولت گردید، و همین دولت بود که با سیاست و دوراندیشی قرارداد سه جانبۀ ایران و روس و انگلیس را به امضا رسانیده آسیب جنگ جهانی را تا اندازه ای از ایران دور کرد.
مرحوم فروغی در یکی از جلسات پرشور مجلس شورای ملی که نمایندگان مخالف و در عین حال متعصب، او را تحت فشار قرار داده تهدید به استیضاح کرده بودند که کشور ایران را هرچه زودتر از صورت اشغال و تصرف متفقین در جنگ جهانی دوم خارج کند با خونسردی مخصوصی که در شأن یک سیاستمدار کاردیده و کارکشته است در پاسخ نمایندگان اظهار داشت:"می آیند و می روند و با کسی کاری ندارند."

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:20 PM | |
گران قیمت ترین گوشی

گران قیمت ترین گوشی

phone-1

 

این گوشی (iPhone 5) گران قیمت 15 میلیون دلاری به سفارش یک تاجر چینی که اسمش را فاش نکرده ، ساخته شده است.

به دستور این تاجر چینی که طرفدار برند اپل می باشد قاب گوشی ساخته شده از طلای 24 عیار و 650 الماس می باشد

 

 

 

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 12:44 AM | |
وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده

وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده

آکاایران به نقل از برترین ها : یک ماهی اسرارآمیز با تیغ های شبیه به دندان روی بدنش، در ساحل بورنئو صید شد. این کشف ماهیگیر مربوطه را حیرت زده کرد و مسئولین نیز در تلاشند تا نوع این حیوان 30 سانتی را کشف کنند.

وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده وحشتناک ترین موجود دریایی,دیدنی ها

 

محلی ها موقتاً اسم آن را ماهی زرهی گذاشته اند و دلیل این نامگذاری تیغ هایی است که بالا و پایین بدن آن وجود دارد. به گزارش برترین ها به نقل از دیلی میل؛ انگلر ساپار مانسور، ماهیگیر 43 ساله، این ماهی را از دریای چین جنوبی در نزدیکی تودان مالزی، صید کرده است. او می گوید: «این اولین بار است که در عمرم چنین ماهی ای می بینم. آن را به خانه بردم و به همسرم نشان دادم.»

وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده وحشتناک ترین موجود دریایی,دیدنی ها


دایره محافظت از مناطق حفاظت شده با تنوع زیستی از سازمان جنگلبانی این منطقه، در حال حاضر در حال بررسی این موجود برای شناسایی آن است. اوسوالد براکن تیزن، معاون مدیر کل این سازمان می گوید که هنوز نتوانسته بفهمند این چه موجودی است، ولی پروسه شناسایی آن در دست اقدام است.

وحشتناک ترین موجود دریایی صید شده وحشتناک ترین موجود دریایی,دیدنی ها

همسر این ماهیگیر می گوید: «وقتی شوهرم این ماهی نادر را به خانه آورد، من و بچه هایم از دیدن آن شوکه شدیم، چون شکل آن خیلی عجیب بود.» او تصمیم گرفته که این ماهی را خشک کند و نگه دارد. او می گوید: «این ماهی هدیه خداست و من و خانواده ام آن را نگه می داریم.»

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 5:27 AM | |
لاغرشدن با خوابیدن

لاغرشدن با خوابیدن


آیا می‌دانستید تنها با خوابیدن می‌توانید هر ماه چند کیلو وزن کم کنید. این موضوع حقیقت دارد به شرط آنکه برخی قوانین را رعایت کنید.

به گفته متخصصان تغذیه شروع کردن روز با یک وعده غذایی کامل و اتمام آن با شامی سبک می‌تواند به فرد کمک‌ کند طی ماه 2 تا 3 کیلو وزن کم کند.
مهمترین وعده چاق‌کننده در طول روز شام است زیرا ارگانیسم در حالت ذخیره انرژی قرار دارد.
در حالی که صبح بهترین زمان برای صرف انرژی ذخیره شده است. در صورتی که هر شب شام سنگین بخورید هر روز صبح چند گرم به وزن شما اضافه می‌شود.
پس بهتر است هر شب ساعت 7 - 8 یا 9 دقیقا بیش از 2 ساعت قبل از خوابیدن شامی سبک بخورید. اگر بلافاصله بعد از شام خوردن بخوابید چون غذا به خوبی هضم نمی‌شود، خواب خوبی هم نخواهید داشت.
ترجیحا بعد از شام به مدت نیم ساعت پیاده‌روی کنید تا غذا به خوبی هضم شود. فراموش نکنید کم‌خوابی عامل مهمی است که در چاقی نقش دارد. کم‌خوابی روی دو هورمون دخیل در کنترل اشتها تاثیر گذاشته و سبب کاهش ترشح لپتین (کاهنده اشتها) و افزایش ترشح گرلین (محرک اشتها) می‌شود.

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:57 AM | |
جدیدترین تست روانشناسی در آمریکا
 
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث می‌شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است.
 
1- فرض کنید شما مشخصه صورت کسی هستید,کدام قسمت ازصورت او هستید؟
الف : چین وچروک
ب : لکه
ج : خال زیبایی
د : کک ومک
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟

الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن

3- کدام یک ازآلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف

4- کدام یک ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟

الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : کمدی وکارتون

5- کدام یک ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟

الف : هیچ کدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای کمدی
د : چرخ وفلک ووسایلی که سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر

6- آیا شما به اشتباهات خودتان می‌خندید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه

7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟
الف : عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می‌کنید
ت :چندین برابرتلافی می‌کنید
 
8- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطورمی‌کند چیست؟
الف : کارویا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی که درپیش دارید
ت : کاری که تا شب انجام خواهید داد
 
9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟
الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا کامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی کن وبه دیگران هم اجازه زندگی کردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد
 
10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟
الف : اصلا
ب: تعداد کمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات
 
11- شما لبخند می‌زنید؟
الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد که برخی فکرمی کنند دیوانه هستم
 
12- نظردیگران راجع به شما اغلب کدام مورد است؟
الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران
 
13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می‌دهید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداکثرتا جایی که امکان دارد
 
14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان کنید؟
الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی که امکان دارد به خودتان می‌رسید
 
15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می‌رود؟
الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می‌کنم
ب : همیشه برنامه ریزی می‌کنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امکان اجازه می‌دهم که خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می‌کنم
حال امتیازات کنارگزینه هایی را که انتخاب کرده اید جمع کنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه کنید.

اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :

بدین معنی است که شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتکارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی کنند.اهداف مشخصی دارید وفکرتان برکارتان متمرکزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی کنید .یکی ازمهمترین نگرانی های شما این است که چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان کمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید که هدفی تعیین کنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریک بین می‌نگرید .احساس می‌کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنکند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .کارهایی انجام دهید که ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شکوفا می شود .سعی کنید که بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.

اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :

بدین معنی است شما یک گل رزهستید .کمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوک لذت می‌برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می‌نگرید .آگاهید که زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشکیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های که دارید امتحان کنید .سخت کوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد مشکلترین مساله درزندگیتان یکنواخت بودن مسایل است .یکنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی‌دهد وباعث کسل شدن روحیه شما می‌شود .
به شما پیشنهاد می‌گردد که افق دیدتان را وسیع ترکنید .مسایل جدیدی را تجربه وکشف کنید .آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینکه فراموش نکنید که درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :

بدین معنی است که شما یک گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یک ویژگی بارزدرشما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می‌شود .ممکن است شما کوچکترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یک شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوک لذت می‌برید .گاهی شیطنت می‌کنید .مایلید که با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی که هیچ وقت نمی‌خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید که با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهرکدام ازاین صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان کم است .برای شما مشکل است که فقط برروی یک کارمتمرکز شوید به شما پیشنهاد می‌گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طورکه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می‌خواهند که همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وکاری راکه دوست دارید انتخاب کنید وتا پایان آن را انجام دهید
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث می‌شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است.
 
1- فرض کنید شما مشخصه صورت کسی هستید,کدام قسمت ازصورت او هستید؟
الف : چین وچروک
ب : لکه
ج : خال زیبایی
د : کک ومک
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟

الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن

3- کدام یک ازآلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف

4- کدام یک ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟

الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : کمدی وکارتون

5- کدام یک ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟

الف : هیچ کدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای کمدی
د : چرخ وفلک ووسایلی که سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر

6- آیا شما به اشتباهات خودتان می‌خندید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه

7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟
الف : عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می‌کنید
ت :چندین برابرتلافی می‌کنید
 
8- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطورمی‌کند چیست؟
الف : کارویا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی که درپیش دارید
ت : کاری که تا شب انجام خواهید داد
 
9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟
الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا کامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی کن وبه دیگران هم اجازه زندگی کردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد
 
10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟
الف : اصلا
ب: تعداد کمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات
 
11- شما لبخند می‌زنید؟
الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد که برخی فکرمی کنند دیوانه هستم
 
12- نظردیگران راجع به شما اغلب کدام مورد است؟
الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران
 
13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می‌دهید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداکثرتا جایی که امکان دارد
 
14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان کنید؟
الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی که امکان دارد به خودتان می‌رسید
 
15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می‌رود؟
الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می‌کنم
ب : همیشه برنامه ریزی می‌کنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امکان اجازه می‌دهم که خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می‌کنم
حال امتیازات کنارگزینه هایی را که انتخاب کرده اید جمع کنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه کنید.

اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :

بدین معنی است که شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتکارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی کنند.اهداف مشخصی دارید وفکرتان برکارتان متمرکزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی کنید .یکی ازمهمترین نگرانی های شما این است که چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان کمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید که هدفی تعیین کنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریک بین می‌نگرید .احساس می‌کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنکند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .کارهایی انجام دهید که ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شکوفا می شود .سعی کنید که بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.

اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :

بدین معنی است شما یک گل رزهستید .کمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوک لذت می‌برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می‌نگرید .آگاهید که زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشکیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های که دارید امتحان کنید .سخت کوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد مشکلترین مساله درزندگیتان یکنواخت بودن مسایل است .یکنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی‌دهد وباعث کسل شدن روحیه شما می‌شود .
به شما پیشنهاد می‌گردد که افق دیدتان را وسیع ترکنید .مسایل جدیدی را تجربه وکشف کنید .آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینکه فراموش نکنید که درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :

بدین معنی است که شما یک گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یک ویژگی بارزدرشما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می‌شود .ممکن است شما کوچکترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یک شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوک لذت می‌برید .گاهی شیطنت می‌کنید .مایلید که با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی که هیچ وقت نمی‌خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید که با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهرکدام ازاین صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان کم است .برای شما مشکل است که فقط برروی یک کارمتمرکز شوید به شما پیشنهاد می‌گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طورکه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می‌خواهند که همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وکاری راکه دوست دارید انتخاب کنید وتا پایان آن را انجام دهید
[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:52 AM | |
تست روانشناسی شخصیت

تست روانشناسی شخصیت 

 

با پاسخ به سوالهاي زير شخصيت خود را در چند سوال بررسي كنيد.

به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید.

1. دریا را با کدام یک از تیره، شفاف، سبزویژگی های زیر تشریح می کنید؟

آبی ، گل آلود

2. کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟

دایره، مربع یا مثلث

3. فرض کنید در راهرویی راه می روید. دو در می بینید، یکی در ۵ قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو و هر دو در نیز باز هستند. کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است، آیا آن را برمی دارید؟

بله، خیر

4. این رنگ ها را ترجیح می دهید چگونه اولویت بندی شوند؟

قرمز، آبی، سبز، سیاه و سفید

5. دوست دارید از نظر ارتفاع در کدام قسمت کوه باشید؟

6. در ذهنتان اسب چه رنگی است؟

قهوه ای، سیاه یا سفید

7. طوفانی در راه است، کدامیک را انتخاب می کنید؟

یک اسب یا یک خانه

. . .

. .

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ ها :

1. آبی تیره: دارای شخصیتی پیچیده.

شفاف: به سادگی قابل درک.

سبز: آسان گیر و بی خیال.

گل آلود: آشفته و سردرگم.

2. دایره: سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.

مربع: خودرای و خود محور هستید.

مثلث: یک دنده و لجباز. (اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)

3. بله: شما آدم فرصت طلبی هستید.

خیر: آدم فرصت طلبی نیستید.

4. این سئوال، اولویت های شما در زندگی را مشخص می کند.

قرمز: دلبستگی

آبی: دوستان و روابط.

سبز: شغل و حرفه.

سیاه: مرگ.

سفید: ازدواج.

5. میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد.

6. قهوه ای: فروتن و خاکی.

سیاه: غیرقابل پیش بینی و سرکش و هیجان انگیز.

سفید: برتر و مغرور و تاثیرگذار.

7. این سئوال، اولویت های شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.

اسب: همسر.

خانه: فرزندان.

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:39 AM | |
میرزا میرزا رفتن

میرزا میرزا رفتن

آهسته و با تأنی راه رفتن یا غذا خوردن را اصطلاحاً در دهات و روستاها میرزا میرزا رفتن و میرزا میرزا خوردن گویند که پیداست به جهت وجود کلمۀ میرزا باید علت تسمیه و ریشۀ تاریخی داشته باشد.
واژۀ میرزا ملخص کلمۀ امیرزاده است که تا چندی قبل به شاهزادگان و فرزندان امراء و حکام درجۀ اول ایران اطلاق می شد. این واژه اولین بار در عصر سربداران در قرن هشتم هجری معمول و متداول گردیده که به گفتۀ محقق دانشمند عباس اقبال آشتیانی:"خواجه لطف الله را چون پسر امیر مسعود بوده مردم سبزوار میرزا یعنی امیرزاده می خواندند و این گویا اولین دفعه ای است که در زبان فارسی کلمۀ میرزا معمول شده است."
واژۀ میرزا بر اثر گذشت زمان مراحل مختلفی را طی کرد یعنی ابتدا امیرزاده می گفتند. پس از چندی از باب ایجاز و اختصار به صورت امیرزا مورد اصطلاح قرار گرفت:"عازم اردوی پادشاه بودند و پادشاه امیرزا شاهرخ بوده به سمرقند رفته بود."

دیری نپایید که حرف اول کلمۀ امیرزا هم حذف شد و در افواه عامه به صورت میرزا درآمد.
اما اطلاق کلمۀ میرزا به طبقۀ باسواد و نویسنده از آن جهت بوده است که در عهد و اعصار گذشته تنها شاهزادگان و امیرزادگان معلم سرخانه داشته علم و دانش می آموختند. مدارس و حتی مکتب خانه ها نیز به تعدادی نبود که فرزندان طبقات پایین سوادآموزی کنند و چیزی را فرا گیرند.
به همین جهات و ملاحظات رفته رفته دامنۀ معنی و مفهوم کلمۀ میرزا از امیرزاده بودن و شاهزاده بودن به معانی و مفهوم باسواد و ملا و منشی و مترسل و دبیر و نویسنده و جز اینها گسترش پیدا کرد و حتی بر اثر مرور زمان معنی و مفهوم اصلی تحت الشعاع معانی و مفاهیم مجازی قرار گرفت به قسمی که ملاها و افراد باسواد در هر مرحله و مقام را میرزا می گفته اند خواه امیرزاده باشد و خواه روستازاده.
توضیح آنکه چون در ازمنۀ گذشته افراد باسواد خیلی کم بوده اند لذا میرزاها قرب و منزلتی داشته و مردم برای آنها احترام خاصی قائل بوده اند.
میرزاها هم چون به میزان احترام و احتیاج مردم نسبت به خودشان واقف گشتند از باب فخرفروشی و یا به منظور رعایت شخصیت خود شمرده و لفظ قلم حرف می زدند و مخصوصاً در کوچه ها و شوارع عمومی خیلی آرام و سنگین راه می رفتند تا انظار مردم به سوی آنها جلب شود و بر متانت و وزانت آنان افزوده گردد.

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:32 AM | |
دنبال نخود سیاه فرستادن

دنبال نخود سیاه فرستادن

هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی آگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند و یا به قول علامه دهخدا:"پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد." از باب مثال می گویند: "فلانی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم." یعنی جایی رفت به این زودیها باز نمی گردد.
اکنون ببینیم نخود سیاه چیست و چه نقشی دارد که به صورت ضرب المثل درآمده است.
به طوری که می دانیم نخود از دانه های نباتی است که چند نوع از آن در ایران و بهترین آنها در قزوین به عمل می آید.
انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم
نمی دهند مگر نخود سیاه که چون به عمل آمد آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود.
مقصود این است که در هیچ دکان بقالی و سوپر و فروشگاه نخود سیاه پیدا نمی شود و هیچ کس دنبال نخود سیاه نمی رود، زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست مگر آنکه به شکل و صورت لپه دربیاید و آن گاه مورد بهره برداری واقع شود.
فکر می کنم با تمهید مقدمۀ بالا ادای مطلب شده باشد که اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع به دنبال چیزی فرستادند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شود.

[+] نوشته شده توسط مترجم در پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, در ساعت 2:34 AM | |
راه کارهایی برای افزایش ماندگاری بوی عطر

 راه کارهایی برای افزایش ماندگاری بوی عطر

 

 

بعضی‌ افراد همیشه بوی خوبی می‌دهند تا جایی که می‌توان مسیر حرکت آنها را با عطری که از خود به‌جا می‌گذارند شناسایی کرد. تا به حال از خودتان پرسیده‌اید راز این بوی خوش چیست؟ به طور حتم این راز به یک عطر گران‌قیمت محدود نمی‌شود چون در میان این افراد خوشبو هستند کسانی‌که چندان به دنبال خرید عطرهای گران‌قیمت نیستند و از طرف دیگر افرادی هم فقط عطرهای گران‌قیمت می‌خرند ولی هیچ‌گاه چنین خوشبو نیستند؛ هر چند نمی‌توان تاثیر نوع عطر را هم در این ماندگاری انکار کرد البته نوع خوب عطر لزوما به معنای گران بودن آن نیست؛ اما جدا از نوع عطر روش‌‌هایی هم وجود دارد که می‌تواند ماندگاری و پایداری عطر را افزایش دهد و نگذارد که رایحه مطبوع شما به‌زودی و در عرض چند ساعت از بین برود.

پوست باید تمیز باشد

پوست سالم رمز استفاده موفق از محصولات آرایشی و زیبایی است. ابتدا مطمئن شوید پوست شما پیش از استفاده از عطر کاملا شسته و تمیز است و هیچ بوی نامطبوعی نمی‌دهد تا بوی عطر تحت‌الشعاع قرار بگیرد؛ همچنین قبل از استفاده از عطر مطمئن شوید که خراش و زخم روبازی روی پوست خود ندارید، چون ترکیب عطر با مایعات بدن باعث ایجاد بوی نامطبوع می‌شود.

عطر بوی بدن را نمی‌پوشاند

توجه داشته‌ باشید که عطر برای پوشاندن بوی بدن طراحی نشده ‌است بلکه نقش آن بیشتر خوشبو کردن است، بنابراین اگر بدن شما به واسطه عرق کردن بوی تندی می‌گیرد با عطر نمی‌توانید آن را بپوشانید چون بوی بدن شما بر عطر غلبه می‌کند، بهترین کار این است که با ضدتعریق و بوبرهایی که برای همین منظور طراحی شده‌اند بوی بدن خود را بگیرید و بعد با عطر بدن را خوشبو کنید. البته دقت کنید که عطر را در جایی که ماده بوبر یا ضدعرق استفاده کرده‌اید، به کار نبرید. برای ضدعرق‌ها بهتر است رایحه‌های ملایم را انتخاب کنید که بوی عطر شما را نمی‌پوشاند.

آیا طریقه استفاده درست از عطر را می‌دانید؟

عطر را روی قسمت‌های نبض‌دار بدن اسپری کنید آن هم نه از فاصله خیلی نزدیک. عطری که از فاصله نزدیک اسپری شود روی یک نقطه جمع می‌شود و احتمال اینکه بوی آن به تلخی بزند زیاد می‌شود. دست‌تان را در فاصله ۱۰ تا ۱۵ سانتی‌متری این نقاط نبض‌دار بگیرید و به آرامی عطر را اسپری کنید. در مورد مچ دستان یک نکته را به خاطر داشته باشید؛ بعد از استفاده از عطر، مچ‌ها را به هم نسایید، این کار باعث خراب شدن بوی عطرتان می‌شود. بعضی‌ها عطر را تنها روی گردن‌شان اسپری می‌کنند اما فقط به گردن اکتفا نکنید چون بخش زیادی از بوی عطرتان رو به بالا خواهد رفت و کمرنگ می‌شود. مچ دست‌ها برای تکمیل این پروژه عالی است!

عطر را روی نبض بزنید

بسیاری از خانم‌ها نمی‌دانند که عطر را به کجای پوست خودشان بزنند. عطر باید به نقاطی که دارای نبض است زده شود. در حقیقت نقاط دارای نبض، نقاطی هستند که فاصله رگ‌ها از سطح پوست به کمترین حد خود می‌رسد و در همین نقاط، رگ‌های خونی حرارت بیشتری از خودشان می‌دهند که به‌صورت یک پمپ کوچک عطر عمل می‌کند و بوی عطر هم بهتر متصاعد می‌شود. نقاط دارای نبض عبارتند از: مچ دست، پشت گوش، پشت زانوی پا و پشت آرنج دست وقسمت پایین گلو. در ضمن برای اینکه بوی عطر دوام بیشتری داشته باشد، روی مچ‌های پا نیز می‌توانید عطر بزنید که جریان متصاعد شدن عطر را از پایین به بالا امکان‌پذیر می‌سازد.

وازلین مولکول‌های عطر را به دام می‌اندازد

اگر پوست خیلی خشکی دارید یا اگر می‌‌خواهید تا حد ممکن ماندگاری عطرتان را بالا ببرید، می‌توانید از وازلین استفاده کنید. کافی است یک لایه خیلی نازک از وازلین را روی نقاطی بمالید که می‌خواهید عطر بزنید یعنی روی نبض‌ها و بعد عطر بزنید. با این کار مولکول‌های عطر به جای اینکه جذب پوست شوند در میان لایه نازک وازلین گیر کرده و در نتیجه بوی بیشتری از خود متصاعد می‌کنند.

عطر روی پوست مرطوب بیشتر می‌ماند

عطرها در محیط مرطوب ماندگاری بیشتری دارند، بنابراین شما هم باید چنین شرایطی را فراهم کنید، یعنی قبل از استفاده از عطر، حالت پوست خود را ارزیابی کنید که آیا خشک و بدون آب است یا رطوبت کافی دارد؟ اگر پوست‌تان خشک است قبل از استفاده از عطر مرطوب‌‌کننده را فراموش نکنید تا رطوبت و نرمی را به پوست‌تان بازگردانید. برخی برندها عطر مرطوب‌کننده و لوسیون بدن با رایحه‌ای مشابه تولید می‌کنند تا دوام عطر خود را چند برابر کنند. اگر عطر شما این نوع است کارتان راحت است اما اگر ازاین نوع نیست خودتان باید کمی خلاقیت به خرج دهید و کرمی انتخاب کنید که بوی مشابه عطرتان داشته‌ باشد. اصلی‌ترین بخش‌های بدن برای پاشیدن عطر مچ، گردن و پشت آرنج است. پیش از استفاده از عطر این قسمت‌ها را مرطوب کننده بزنید و اجازه بدهید تا کرم مرطوب کننده به خوبی توسط پوست‌تان جذب شود، اگر هم پوستی دارید که پس از زدن کرم مرطوب کننده خشک باقی می‌ماند، باید عطر را در طول روز و شب در نقاط مختلف بدن تکرار کنید چون پوست خشک عطر را می‌مکد و رایحه آن را زودتر از بین می‌برد.

بوی یک نوع عطر در افراد مختلف متفاوت است

ترکیب شیمیایی بدن، رژیم غذایی و سن اشخاص بر عطری که به پوست زده می‌شود تاثیر می‌گذارد. در ضمن عطر دارای بسیاری از روغن‌های اسانس‌دار است. بعضی روغن‌های اسانس‌دار تاثیر متفاوتی روی پوست اشخاص می‌گذارند و احتمال دارد که برخی از آنها جذب پوست شوند. همین مسئله باعث می‌شود تا بویی از پوست متصاعد و در نتیجه بوی عطر نیز متفاوت شود.

عطر روی پوست باشد یا روی لباس؟

یادتان باشد که عطر را پیش از پوشیدن لباس به خود بزنید. اگرچه ممکن است قسمت‌های اصلی که یادآور شدیم با لباس پوشیده شود اما هنگامی که عطر را مستقیما روی پوست خود بزنید، عطر ماندگاری بیشتری نسبت به زمانی که روی لباس خود بزنید، خواهد داشت چون بیشتر عطرها برای به‌کار بردن روی پوست طراحی شده‌اند و نکته مهم این است که نوع پوست روی رایحه منعکس شده از عطر تاثیر دارد به عبارت دیگر برای هر پوستی باید عطر مناسب خودش را انتخاب کرد. تفاوت پوست‌های مختلف عمدتا در میزان چربی، رنگ پوست و اسیدیته آنهاست. مثلا پوست را براساس میزان چربی به ۴ نوع چرب، خشک، نرمال و ترکیبی تقسیم‌بندی می‌کنند. پوست‌های چرب عطر را بهتر و مدت زمان زیادتری در خود نگه می‌دارند. همچنین می‌توان گفت افرادی که پوست روشن و بلوند دارند بهتر است از رایحه گل استفاده کنند و پوست گندمی‌ها از رایحه‌های مشرق زمینی.

کدام عطر پایدارترین است؟

هــمان طـور کـه درصد (غلظت) ترکیبات معطر (اروماتیک) کاهش می‌یابد (مقدار الکل افزایش می‌یابد)، شـدت و طول عـمـر عطر نیز کاهش می‌یابد یعنی هرقدر مواد معطر بیشتر باشند و الکل کمتر، عطر پایداری بیشتری خواهد داشت، یعنی براساس میزان ماده معطر در عطر نام‌های مختلفی روی شیشه‌های این محصول خوشبو وجود دارد.تـرکیـب آب و الـکل به‌عنوان حلال مواد معطر به‌کار می‌رود. در عمل گرمای بدن سبب می‌شود تـا حـلال به‌سرعت تـبـخیر شده و عـطر روی پـوست بـاقـی بـماند تا به‌تدریج طی چندین ساعت تبخیر شود.بوهای تند بیشتر از بوهای ملایم ماندگاری دارند، پس در انتخاب عطر خود دقت کنید.

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:32 PM | |
ناز شست

این اصطلاح یا ترکیب اضافی در افواه عامه به معنی پاداش یا مشتلق یا انعامی است که در مقابل هنر نمایی یا انجام کاری مهم و یادآوردن خبر خوش به اشخاص و افراد داده می شود. ناز شست دادن یا ناز شست گرفتن که هر دو از مصطلحات و امثلۀ سائره است به آن گونه پاداش و انعامی اطلاق می شود که در قبال انجام کارهای فوق العاده و قابل توجه و ستایش داده یا گرفته شود.
در این مقاله مطلب بر سر علت و موجب تلفیق و ترکیب دو واژۀ ناز و شست است که دانسته شود برای چه پاداش و پیشکشی در مقابل هنر نماییهای قابل تحسین و ستایش را نازشست می گویند و علت تسمیه و نامگذاری آن از چه واقعۀ تاریخی ریشه گرفته است.

ناصرالدین شاه قاجار که قریب نیم قرن در ایران سلطنت کرده است دفتر مخصوصی داشت که بودجۀ مملکتی و دربار را در آن یادداشت می کرد و در پایان سال چنانچه متوجه می شد که کسر بودجه دارد به طرق مختلفه از عمال و حکام و ثروتمندان پول درمی آورد که البته عنوان هدیه و پیشکشی داشت و برای شاهد مثال چند نمونه از آن طرق و تدابیر را شرح
می دهیم:


1- پیشکشی های عید نوروز که مبلغ و میزان آن در حدود دو پنجم مالیات ایران بود و از طرف وزیران و حکام ایالات و ولایات و رؤسای قبایل و کارمندان عالی رتبۀ دولت تقدیم می گردید و میزان آن به فراخور مقام و مرتبۀ تقدیم دارنده قبلاً معلوم و معین می شده است.


2- ناصرالدین شاه در اول هر سال شمسی برای حکام و صاحب منصبانی که قصد تغییر و تعویض آنها را نداشت خلعت می فرستاد. این خلعت شاهانه نشانۀ ادامۀ خدمت بود و خلعت گیرنده وظیفه داشت با تشریفات خاصی آن خلعت را استقبال کند و متقابلاً مبلغی در خور مقام سلطنت به حضور ملوکانه تقدیم دارد.


3- انتصاب شغل جدید و ترفیع درجه و مقام و اعطای فرامین ملوکانه نیز ایجاب
می کرد که مراحم و عواطف ملوکانه را با تقدیم مبلغ قابل توجهی پاسخ گویند.
طبیب مخصوص ناصرالدین شاه دکتر فووریه در رابطه با گرفتن مقام و منصب شرح جالبی دارد که نقل آن را بی فایده ندانستیم:
"...هیچ وقت دیده نشده است که کسی عرض حالی تقدیم شاه کند مگر آنکه با آن یک کیسۀ کوچک ابریشمی یا ترمه ای پر یا نیم پر از پول همراه باشد. همین اواخر امین السلطان شش کیسۀ پر تقدیم کرد و چهار روز قبل سرتیپ عباسقلی خان شاگرد سابق مدرسۀ مهندسی نظام پاریس که حالیه آجودان وزیر جنگ است از همین قبیل کیسه ها با عریضه ای سر به مهر پیش شاه گذاشت و امروز صبح هم مشیرالدوله کیسۀ بزرگی که تا به حال من به آن بزرگی ندیده بودم به حضور ملوکانه آورد. تمام این کیسه ها پر از پول طلاست و تقدیم آنها به منظور گرفتن مقامی است."
"در سلسله مراتب اجتماعی ایران هیچ کاری بدون پیشکش صورت نمی گیرد و چون این تقدیمی به منزلۀ قیمت خرید مقامی است که تقدیم کننده طالب تحصیل آن است اهمیت آن به خوبی واضح می شود. چیزی که مورد اعجاب من قرار گرفته مهارتی است که شاه بدون آنکه دست به کیسه ها بزند در تعیین مقدار محتویات آنها دارد. به یک نگاه سبک و سنگین آنها را درمی یابد و آثار این فراست برو جنات اولایح می گردد. همین نگاه قدر آنها را بر او مشخص می سازد و دیگر احتیاجی به شمردن پول داخل کیسه ها پیدا نمی کند."


4- اگر اتفاق سوء و ناگوار در قلمرو حاکمی رخ می داد در چنین مورد آن حاکم موظف بود فوراً چند هزار تومان به تناسب اهمیت و کیفیت آن واقعه برای ناصرالدین شاه تقدیم دارد تا مقامش متزلزل نگردد و کماکان مشمول مراحم و عواطف ملوکانه باشد.


5- یکی دیگر از طرق ترمیم کسر بودجۀ دربار و مملکت این بود که ناصرالدین شاه نقشۀ چندین مهمانی را طرح می کرد و به منزل شاهزادگان و اعیان و رجال و علمای روحانی می رفت. بدیهی است افرادی که به این طریق مورد مرحمت واقع می شدند ناگزیر بودند به اصطلاح معروف هم چوب را بخورند هم پیاز را یعنی هم دعوت شاهانه ترتیب دهند و هم مبلغی گزاف که شاه پسند باشد برای پیشکشی و پاانداز حاضر کنند.


6- رقم دیگر پیشکشهایی بود که طالبان وزارت و حکومت به شاه می دادند. گاهی که برای یک منصب دو نفر یا بیشتر نامزد و داوطلب داشت هر کدام که بیشتر از دیگران پیشکش می داد منصب را می ربود.


7- ارقام دیگر وجوه تصدق و پیشکش نامگذاری و ختنه سوران اولاد شاه و سهمیه از اموال و ترکۀ رجال واعیان و شاهزادگان ثروتمند و همچنین دیه ای بود که ضاربین می پرداختند. شاه مرحوم خزینه ای در اندرون تشکیل داده هر قدر تقدیمی برای اعطای فرامین و القاب جمع می شد در آن خزینه می گذاشتند و اسم آن خزینه را خزینة الحمقا گذاشته بودند.


8- بعضی اوقات ناصرالدین شاه با یک یا چند نفر از تجار و بازرگانان بازار طرح شرکت می ریخت. نتیجتاً کالای آن بازرگانان به قیمت گزاف به درباریان و ثروتمندان فروخته می شد و نصف مبالغ حاصله به شاه تعلق می گرفت.


9- گاهی ناصرالدین شاه لدی الاقتضاء هدیه یا یادبودی برای یک یا چند نفر از رجال و معاریف شهر می فرستاد. در این موقع افرادی که طرف توجه و عنایت ملوکانه واقع می شدند موظف بودند پیشکشی در خور مقام سلطنت تقدیم دارند.


10- ناصرالدین شاه شکارچی ماهری بود و در هر سفر که به قصد شکار می رفت تعدادی قوچ و میش کوهی و بزکوهی و آهو و گراز و پلنگ و خرس و همچنین پرندگان مختلف شکار می کرد. رسم بود برای شکارهای مهم از قبیل ببر و گراز و پلنگ که شاه ابراز قدرت و دلاوری می کرد و برای بعضی از رجال
می فرستاد تا هنرنمایی شاه را تماشا کنند آن اعیان و رجال موظف بودند نازشست بدهند یعنی مبلغی برای ناصرالدین شاه به عنوان نازشست بفرستند.
جهانگرد معروف ایرانی حاج سیاح در این رابطه می نویسد:
"...رسم است ناصرالدین شاه هرگاه شکاری کند باید از تمام بزرگان و اعیان و صاحبان ثروت و شاه شناسان و حکام ولایات هدیه ها و پولهای زیاد به اسم نازشست تقدیم شود. غالباً شکارچیان شکار را زده قدرت ندارند که بگویند ما زدیم باید به اسم شاه گفته شود که او زده و به ولایات هم اعلام می کنند تلگرافاً نازشست می گیرند."
با این تعریف و توصیف اجمالی به طوری که ملاحظه شد اصطلاح نازشست از زمان ناصرالدین شاه قاجار به صورت ضرب المثل درآمد و علت تسمیه اش این است که چون انگشت بزرگ شست که به تازی آن را ابهام گویند در تیراندازی نقش اساسی بازی می کند و از واژۀ ناز معانی احترام و عزت و بزرگی هم افاده می شود لذا نازشست در این اصطلاح یعنی پیشکشی قابل توجه برای شستی که آن چنان تیراندازی شایستۀ آفرین و ستایش کرده است. مطلب زیر از باب ارسال مثل نقل می شود:
"...چون امین خلیفۀ عباسی به لب آب رسید آن سپاهیان بدو تاخته در زورق او را دستگیر کردند و همان شب یکی از غلامان طاهر ذوالیمینین وی را به قتل رساند. روز دیگر طاهر سر آن جوان را به طرف مرد و نزد برادرش مأمون فرستاد و شهر بغداد را ضبط و ربط نمود. سالها بعد که مأمون به بغداد رفت و به خلافت نشست حکومت خراسان را به عنوان نازشست به طاهر داد (250 هجری) و طاهر به نیشابور آمد و به حکومت نشست."

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:20 PM | |
دو قرص کردن

دو قرص کردن عبارت از خرده کاریهایی است که برای پیش بردن مقصود معمول دارند. یک مورد استعمال دیگر این عبارت مثلی هم موردی است که قرار داد قبلی را به خاطر بیاورند مانند: در میان دعوا نرخ تعیین کردن.
به طوری که ملاحظه شد اصطلاح دو قرص کردن در واقع پس از اقدامات اولیه به منظور تأیید به عمل می آید تا محل تردید و ابهامی برای طرف مقابل باقی نگذارد.
قبلاً باید دانست که ریشۀ این اصطلاح از فعل دو از مصدر دویدن نیست بلکه آن را دربازی نزد باید جستجو کرد که فی الجمله شرح داده می شود.
بازی نرد فقط دو نفر بازیکن دارد که در مقابل یکدیگر می نشینند و هر کدام پانزده مهره در اختیار دارند و با ریختن طاس که از یک تا شش نقطه در شش گوشۀ آن نقش شده است مهره های خود را به جلو می رانند و مهرۀ حریف را چنانچه به صورت طاق در سر راه قرار گیرد می زنند و پیش می روند تا به شش خانۀ آخر برسند.
نتیجۀ بازی نرد این است که هر یک از دو حریف که توانست مهره هایش را زودتر به شش خانۀ آخر برساند و بردارد برنده است و دیگری بازنده شناخته می شود.
 
بازی نرد بر چند نوع است که دو نوع آن بیشتر معمول و متداول می باشد.
نوع اول بدین ترتیب است که دو حریف برای پنج دست شرط می بندند و هر کدام زودتر توانست پنج مرتبه ببرد شرط را برده است.
در این نوع بازی اگر حریف پنج مرتبۀ متوالی- یعنی پنج بر هیچ ببرد- که آن را اصطلاحاً مارس گویند شرط بازی را هر مبلغ باشد دو برابر می گیرد مگر آنکه قبلاً قرار بگذارند که مارس نداشته باشند.
نوع دوم آنکه دو حریف برای هر دست برد و باخت مبلغی شرط می بندند و هر کس زودتر مهره ها را جمع کند برنده شناخته می شود. در این نوع بازی که بیشتر اختصاص به نرادهای حرفه ای دارد غالباً با گرفتن حق دو بازی می کنند.
منظور از بازی کردن با حق دو این است که در خلال بازی چنانچه یکی از طرفین احساس برد و موفقیت کند به حریف می گوید دو. یعنی شرط و مبلغ بازی دو برابر شود.
اگر طرف مقابل قبول کرد می گوید بدو یعنی با دو برابر موافقم و بازی را ادامه می دهد، در غین این صورت با گفتن کلمۀ ندو بازی ختم می شود و همان مبلغ شرط بندی را
می بازد و در وقت و زمان بازی بدین وسیله صرفه جویی می شود.
با این توصیف به طوری که ملاحظه می شود کلمۀ دو در بازی تخته نرد عبارت از دو برابر کردن شرط بندی است به این معنی که حریف برای پیش بردن مقصود دو قرص
می کند تا چنانچه برنده شد دو برابر بگیرد.
دو قرص کردن، اصطلاح بازی نرد و تخته بازی است ولی چون بازیکنان حرفه ای و غیر حرفه ای این اصطلاح را در موقع بازی چند بار متقابلاً به کار می برند رفته رفته معانی و مفاهیم مجازی پیدا کرد و از آن به منظور استحکام عمل و به یاد آوردن قول و قرار قبلی استشهاد و تمثیل می کنند فی المثل می گویند:"فلانی دو قرص می کند." یعنی در انجام مقصود خویش زمینه سازی و محکم کاری می کند.

=================================

۱- به طوری که شاهنامۀ فردوسی و نفایس الفنون آمده در قرون قدیمه نرد بر خلاف روش امروزه با سه طاس (کعبتین) بازی می شده است.
۲- بعضی ها کلمۀ دو را مخفف داو می دانند که کلمۀ داوطلب نیز از آن مشتق شده است.

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 4:4 AM | |
دود چراغ خورده

عبارت مثلی بالا ناظر بر فقها و روحانیون و همچنین علما و دانشمندان معمری است که برای تحصیل علم و کسب کمال شب زنده داریها کرده رنج و تعب فراوان را پذیرا شده اند تا بدین مقام و منزلت عالی و متعالی نایل آمده اند.
در رابطه با این زمره از عالمان رنج دیده و صاحب کمال و معرفت اگر فی المثل بخواهند تعریف و توصیفی کنند اصطلاحاً گفته می شود:"فلانی دود چراغ خورده تا به این مقاوم و کمال رسیده است." و بعضاً:"دود چراغ خوردۀ سینه به حصیر مالیده" هم می گویند.
در این عبارت بحث بر سر دود چراغ است که باید دید در این اصطلاح و عبارت مثلی چه نقشی دارد و ریشۀ تاریخی آن چیست.

به طوری که می دانیم چراغ آلتی است که در عصر و زمان حاضر به وسیلۀ برق روشنی می بخشد و به صور و اشکال مختلفۀ لوله ای و گلوله ای و مسطح و مقعر و محدب و جز اینها در کوی و برزن و خانه و خیابان و کارخانه و هرگونه تأسیسات و کارگاههای دیگر خودنمایی می کند و با اشاره و اصابت انگشت به کلید برق می توان صدها و هزارها و حتی برق شهر عظیم و کشوری را خاموش یا روشن کرد ولی در قرون قدیمه و قبل از اختراع برق از طرف ادیسون مخترع نامدار آمریکایی چراغ در واقع ظرفی بود که درون آن را با چربی و روغن از قبیل پیه، روغن کرچک، روغن بزرک، روغن بیدانجیر که به طور مطلق روغن چراغ می گفته اند و همچنین نفت و امثال آن پر کرده فتیلۀ آلوده را روشن
می کردند و به زندگی روشنی می بخشیدند.
اگر به تاریخچۀ طرز تحصیل علما و دانشمندان در قدیم مراجعه کنیم ملاحظه می شود که: "همه در کوره ده خود نه مدرس داشتند و نه محضر و نه کتابخانۀ مرکزی یک میلیون جلد کتابی و نه آرشیو و نه بایگانی و نه میکروفیلم نسخۀ خطی بلکه بالعکس هیچ چیز که نبود، به جای خود، حتی نان و قوت اولیه هم نبود. مجموع ذخیرۀ آنها لقمۀ نان بیات و خشکه ای بود که پر شال خود می بستند و به مکتب می رفتند.
طلبۀ فقیر و بی بضاعت- که البته دنیایی استغنا داشت- برای آنکه روغن مختصر چراغش در طول شب تمام نشود و چراغ خاموش نگردد فتیله اش را پس از روشن کردن پایین
نمی کشید تا حرارت فتیله، روغن یا نفت مخزن را زیاد بالا نکشد و مصرف نکند، بلکه فتیله را در همان بالا و وضع اولیه که اصطلاحاً تاجری می گفته اند نگاه می داشت و با آن نور ضعیف، شب را به صبح می رسانید.
نور تاجری در چراغ اگرچه کم مصرف و متناسب با وضع مالی طلبه بود ولی این عیب بزرگ را داشت که چون روغن یا نفت به قدر کفایت از مخزن به فتیله نمی رسید لذا دود
می زد و در و دیوار و سقف و فضای حجره را آلوده می کرد و طلبۀ بی چیز آن دود چراغ را می خورد و به تحصیل و مطالعه ادامه می داد تا به مقصد کمال رسد و شاهد مقصود را در آغوش گیرد.
دود چراغ خوردن تا قبل از اختراع و نورافشانی برق، در حجرات طلبگی مبتلا به عمومی بود و همه در پرتو نور بی فروغ چراغهای کم سوز و کورسو که دودش تا اعماق سینه و ریتین آنها فرو می رفت به مطالعه می پرداختند تا رفته رفته پلکها سنگین شوند و چشمان دودآلودشان لحظاتی به خواب روند.
=================================
۱- فکر می کنم تاجری یا نور تاجری همان طوری که از اسمش پیداست از ابتکارات کسبه و تجار متوسط الحال قدیم باشد که فتیلۀ چراغ را به منظور صرفه جویی در مصرف نفت یا روغن چراغ پایین نمی کشیدند و این روش ابتکاری ولی غیربهداشتی به حجرات طلبگی هم راه پیدا کرده باشد.

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:23 AM | |
14 رفتاری که نشان می دهد مردی به شما علاقه ندارد
 
 
هر سنی که باشید یا هر سطح تجربه‌ای که داشته باشید، اینکه بدانید مردی به شما علاقه دارد یا نه کار دشواری است. خیلی از مردها ترجیح می‌دهند به صورت یک راز باقی بمانند، برای همه قسمت‌های زندگی‌شان حریم‌شخصی می‌خواهند تا زمانیکه برای یک تعهد آماده باشند. باید از مردانی که در همان قدم اول قصد و نیت‌شان را می‌گویند تشکر کنیم. اما برای بیشتر مردها باید از طریق اشارات ظریف متوجه نیت قلبی‌شان شویم. اگر نمی‌دانید طرفتان به شما علاقه‌مند است یا نه و مطمئن نیستید که باید از رابطه بیرون بیایید یا خیر، در زیر به ۱۴ علامتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد مردتان چندان به شما علاقه‌مند نیست. اگر مردی که در زندگی‌تان است چند مورد از این خصوصیات را نشان می‌دهد، دیگر زمان آن رسیده است که به او بگویید می‌خواهید از رابطه بیرون بروید.
 
۱. ایمیل‌ها و پیامک‌های شما را پاسخ نمی‌دهد.
 
در این عصر تکنولوژی هیچ چیز ساده‌تر از فرستادن یک ایمیل یا یک پیامک به کسی نیست. اگر طرف‌ موردنظرتان ساعت‌ها –یا حتی روزها– بعد به این نوع پیام‌های شما پاسخ می‌دهد، وقت آن رسیده است که او را فراموش کنید. دلیل این رفتار فقط تنبلی نیست، بی‌ادبی و بی‌توجهی هم هست. شاید چندان اهل پیامک فرستادن نباشد اما حداقل باید بتواند به طریقی دیگر با شما تماس بگیرد.
 
 
۲. فاصله جسمی و احساسی خود را با شما حفظ می‌کند.
 
آیا اغلب ارتباط چشمی خود با شما را قطع می‌کند، حتی وقتی تنهایید؟ یا هیچ چیزی درمورد جزئیات زندگی خود به شما نمی‌گوید؟ چنین مردی نمی‌خواهد با شما رابطه عمیقی ایجاد کند. البته دوستی با چنین کسی اشکالی ندارد اما نباید سرمایه‌گذاری احساسی روی او بکنید و بهتر است از او دور شوید.
 
۳. هیچوقت دنبالتان نمی آید.
 
مردی که دوستتان داشته باشد همه تلاشش را می‌کند که به شما نشان دهد برای او خاص هستید. کسی که حتی تا دم خانه‌تان نمی‌آید، نباید انتظاری برای یک رابطه طولانی‌مدت از او داشته باشید.
 
۴. از لمس کردن شما در محفل‌های عمومی خودداری می‌کند. ( درمورد افراد متاهل)
 
اگر می‌بینید که همسرتان در خانه‌اش دوست دارد در آغوشتان بگیرد، ببوسدتان یا ناز و نوازشتان کند اما در خیابان حتی دستتان را هم نمی‌گیرد باید هوشیار باشید. یا نمی‌خواهد در یک رابطه نزدیک با شما دیده شود یا می‌ترسد زنان دیگری که در زندگی‌شان است شما را با او ببینند. از چنین مردی باید دوری کند.
 
۵. بی‌ادبانه ایده‌های شما را تحقیر می‌کند.
 
ممکن است مردی با اینکه با نگرش شما مخالف است اما همچنان دوستتان داشته باشد و به شما احترام بگذارد. اما اگر بی‌ادبانه فقط قصد تحقیر نظریات شما را دارد، احتمالاً هیچ علاقه‌ای به شما ندارد. مطمئناً نباید با کسی بمانید که نمی‌تواند با شما درست رفتار کند.
 
۶. فقط نیمه شب به بعد شما را می‌بیند.
 
اگر فکر می‌کنید که او شما را فقط برای خوشگذرانی آخر شب خود می‌خواهد، شاید قبولش برایتان سخت باشد. نباید توقع داشته باشید که چنین رابطه‌ای به جایی برسد. اگر انتظار بیشتری از طرف‌مقابلتان دارید بهتر است جای دیگری دنبال مرد رویاهایتان بگردید.
 
۷. اجازه نمی‌دهد چیزی از وسایلتان را در اتومبیل او بگذارید.
 
اگر بیشتر وقت‌ها در کنارش هستید، مردی که دوستتان داشته باشد، خوشحال می‌شود که یکسری از وسایل ضروری‌تان را در اتومبیلش بگذارید. اما اگر طرف‌مقابلتان حتی اجازه نمی‌دهد لباستان در اتومبیلش بماند،  یا یک آدم شدیداً وسواسی است و یا سعی دارد شما را از زنان دیگری که با آنها در ارتباط است مخفی کند. در هر دو حالت بهتر است از او دور بمانید.
 
۸. در مراسم‌های مهم بدون شما شرکت می‌کند.
 
مهمانی دوستانش؟ شام سالگرد ازدواج خواهرش؟ شاید حتی تولد خودش؟ گاهی‌اوقات مردی می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند و گاهی دیگر می‌خواهد مطمئن شود ممکن است دلیل این رفتارش این باشد که نمی‌خواهد خیلی شما را درگیر خانواده و دوستانش کند تا وقتی که خواست رابطه‌اش را راحت‌تر با شما بر هم بزند. در این صورت باید بدانید که خیلی برای او باارزش نیستید. شما هم راه‌های بهتری برای گذراندن وقتتان دارید — با دوستان و خانواده خودتان که دوستتان دارند.
 
۹. از هرگونه برنامه‌ریزی برای آینده –چه کوتاه مدت و چه بلندمدت– با شما خودداری می‌کند.
 
آیا این مرد شما را در حاشیه‌های زندگی خود نگه می‌دارد؟ برای تعطیلات آخر هفته خود جدا از شما برنامه می‌گذارد؟ اگر فقط قرارهای لحظه‌آخری با شما می‌گذارد، و بیشتر وقت خود را با دوستانش برنامه‌ریزی می‌کند، آنقدرها به شما علاقه‌مند نیست. ببخشید ولی شما لیاقت بهتر از اینها را دارید.
 
۱۰. برنامه‌های شما را در لحظه آخر کنسل می‌کند.
 
این هم یک نشانه مشخص دیگر است که یعنی ارزشی برای شما و وقتتان قائل نیست. برای کسی که ارزش شما را می‌داند جا بگذارید.
 
۱۱. درگیر زنی دیگر است.

 د دوستتان دارد اما اگر واقعاً درگیر زنی دیگر باشد، نمی‌تواند همه عشق خود را وقف شما کند. این مرد را باید با دیگری شریک شوید، چطور می‌توانید چنین چیزی را تحمل کنید؟ بدتر اینکه حتی اگر آن زن را بخاطر شما ترک کند، به آن زن دروغ گفته است. به شما هم دروغ خواهد گفت. مطمئناً شما هم خواستار این نیستید. پس قوی باشید و سراغ مرد دیگری بروید.

۱۲. چندان علاقه‌ای به ایجاد صمیمیت به شما نشان نمی‌دهد.
 
اگر زندگی احساسی تان با این مرد ضعیف است، می‌خواهد به شما بگوید که بدون شما هم اموراتش می‌گذرد. این رفتار بسیار توهین‌آمیز، خسته‌کننده و کمی ناجوانمردانه است. شما به آن نیازی ندارید. هر کاری که فکر می‌کنید برای خودتان بکنید و مردی را پیدا کنید که باعث شود احساس جذابیت کنید.
 
۱۳. ناپدید می‌شود.
 
وقتی مردی را روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها بدون هیچ توضیحی نمی‌بینید، یعنی آنقدرها به شما علاقه ندارد. ممکن است با کسان دیگری در ارتباط باشد یا نمی‌خواهد وقتش را با شما بگذراند. اگر شما به چشم آن مرد چندان جذاب نباشید، باید وقت گذاشته و کسی را پیدا کنید که تحسینتان کند. وقت، انرژی و عشق شما ارزشش را دارد.
 
۱۴. تشویقتان می‌کند با افراد دیگری قرار بگذارید.
 
این یک علامت مطمئن است که نشان می‌دهد او می‌خواهد کاملاً آزاد باشد و اصلاً به فکر متعهد کردن خود نیست. احتمالاً شما هم نمی‌توانید او را تغییر دهید، پس چرا باید وقتتان را تلف کنید؟ هیچ مردی ارزشش را ندارد. شما لیاقت مردی را دارید که بخواهد با شما وقت بگذراند و طبق شان‌تان با شما رفتار می‌کند. کسانی هستند که با کمال عشق و احترام با شما رفتار خواهند کرد. اگر طرف‌مقابل شما خیلی از این رفتارها را از خود نشان دهد، باید این نشانه را گرفته و حتی یک دقیقه دیگرتان را هم برای او تلف نکنید. شما لیاقت بهترین‌ها را دارید. خوب بگردید تا کسی را پیدا کنید که واقعاً شایسته شما باشد.

 

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 2:28 AM | |
دو قورت و نیمش باقیست

ضرب المثل بالا دربارۀ کسی به کار می رود که حرص و طمعش را معیار و ملاکی نباشد و بیش از میزان قابلیت و شایستگی انتظار تلطف و مساعدت داشته باشد. عبارت مثلی بالا از جنبۀ دیگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار می گیرد و آن موقعی است که شخص در ازای تقصیر و خطای نابخشودنی که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگی نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد.
در این گونه موارد است که اصطلاحاً می گویند:"فلانی دو قورت و نیمش باقی است." یعنی با تمتعی فراوان از کسی یا چیزی هنوز ناسپاس است.
اکنون ببینیم این دو قوت و نیم از کجا آمده و چگونه به صورت ضرب المثل درآمده است.
چون حضرت سلیمان پس از مرگ پدرش داود بر اریکۀ رسالت و سلطنت تکیه زد بعد از چندی از خدای متعال خواست که همۀ جهان را درید قدرت و اختیارش قرار دهد و برای اجابت مسئول خویش چند بار هفتاد شب متوالی عبادت کرد و زیادت خواست.
در عبارت اول آدمیان و مرغان و وحوش. در عبادت دوم پریان. در عبادت سوم باد و آب را حق تعالی به فرمانش درآورد.
بالاخره در آخرین عبادتش گفت:"الهی، هرچه به زیر کبودی آسمان است باید که به فرمان من باشد."
خداوند حکیم علی الاطلاق نیز برای آن که هیچ گونه عذر و بهانه ای برای سلیمان باقی نمانده هرچه خواست از حکمت و دولت و احترام و عظمت و قدرت و توانایی، بدو بخشید و اعاظم جهان از آن جمله ملکۀ سبا را به پایتخت او کشانید و به طور کلی عناصر اربعه را تحت امر و فرمانش درآورد.
باری، چون حکومت جهان بر سلیمان نبی مسلم شد و بر کلیۀ مخلوقات و موجودات عالم سلطه و سیادت پیدا کرد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواستار شد که اجازت فرماید تا تمام جانداران زمین و هوا و دریاها را به صرف یک وعده غذا ضیافت کند! حق تعالی او را از این کار بازداشت و گفت که رزق و روزی جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهدۀ این مهم برنخواهد آمد. سلیمان بر اصرار و ابرام خود افزود و عرض کرد:
"بار خدایا، مرا نعمت قدرت بسیار است، مسئول مرا اجابت کن. قول می دهم از عهده برآیم!"
مجدداً از طرف حضرت رب الارباب وحی نازل شد که این کار در ید قدرت تو نیست، همان بهتر که عرض خود نبری و زحمت ما را مزید نکنی. سلیمان در تصمیم خود اصرار ورزید و مجدداً ندا در داد:
"پروردگارا، حال که به حسب امر و مشیت تو متکی به سعۀ ملک و بسطت دستگاه هستم، همه جا و همه چیز در اختیار دارم چگونه ممکن است که حتی یک وعده نتوانم از مخلوق تو پذیرایی کنم؟ اجازت فرما تا هنر خویش عرضه دارم و مراتب عبادت و عبودیت را به اتمام و اکمال رسانم."
استدعای سلیمان مورد قبول واقع شد و حق تعالی به همۀ جنبدگان کرۀ خاکی از هوا و زمین و دریاها و اقیانوسها فرمان داد که فلان روز به ضیافت بندۀ محبوبم سلیمان بروید که رزق و روزی آن روزتان به سلیمان حوالت شده است.
سلیمان پیغمبر بدین مژده در پوست نمی گنجید و بی درنگ به همۀ افراد و عمال تحت فرمان خود از آدمی و دیو و پری و مرغان و وحوش دستور داد تا در مقام تدارک و طبخ طعام برای روز موعود برآیند.
بر لب دریا جای وسیعی ساخت که هشت ماه راه فاصلۀ مکانی آن از نظر طول و عرض بود:"دیوها برای پختن غذا هفتصد هزار دیگ سنگی ساختند که هر کدام هزار گز بلندی و هفتصد گز پهنا داشت."
چون غذاهای گوناگون آماده گردید همه را در آن منطقۀ وسیع و پهناور چیدند. سپس تخت زرینی بر کرانۀ دریا نهادند و سلیمان بر آن جای گرفت.
آصف بر خیا وزیر و دبیر و کتابخوان مخصوص و چند هزار نفر از علمای بنی اسراییل گرداگرد او بر کرسیها نشستند. چهار هزار نفر از آدمیان خاصگیان در پشت سر او و چهار هزار پری در قفای آدمیان و چهار هزار دیو در قفای پریان بایستادند.
سلیمان نبی نگاهی به اطراف انداخت و چون همه چیز را مهیا دید به آدمیان و پریان فرمان داد تا خلق خدا را بر سر سفره آورند.
ساعتی نگذشت که ماهی عظیم الجثه ای از دریا سر بر کرد و گفت:"پیش از تو بدین جانب ندایی مسموع شد که تو مخلوقات را ضیافت می کنی و روزی امروز مرا بر مطبخ تو
نوشته اند، بفرمای تا نصیب مرا بدهند."
سلیمان گفت:"این همه طعام را برای خلق جهان تدارک دیده ام. مانع و رادعی وجود ندارد. هر چه می خواهی بخور و سدّ جوع کن." ماهی موصوف به یک حمله تمام غذاها و آمادگیهای مهمانی در آن منطقۀ وسیع و پهناور را در کام خود فرو برده مجدداً گفت:"یا سلیمان اطعمنی!" یعنی: ای سلیمان سیر نشدم. غذا می خواهم!!
سلیمان نبی که چشمانش را سیاهی گرفته بود در کار این حیوان عجیب الخلقه فرو ماند و پرسید:"مگر رزق روزانۀ تو چه مقدار است که هر چه در ظرف این مدت برای کلیۀ جانداران عالم مهیا ساخته ام همه را به یک حمله بلعیدی و همچنان اظهار گرسنگی و آزمندی می کنی؟" ماهی عجیب الخلقه در حالی که به علت جوع و گرسنگی! یارای دم زدن نداشت با حال ضعف و ناتوانی جواب داد:
"خداوند عالم روزی 3 وعده و هر وعده یک قورت غذا به من کمترین! می دهد. امروز بر اثر دعوت و مهمانی تو فقط نیم قورت نصیب من شده هنوز دو قورت و نیمش باقی است که سفرۀ تو برچیده شد. ای سلیمان اگر ترا از اطعام یک جانور مقدور نیست چرا خود را در این معرض باید آورد که جن و انس و وحوش و طیور و هوام را طعام دهی؟" سلیمان از آن سخن بی هوش شد و چون به هوش آمد در مقابل عظمت کبریایی قادر متعال سر تعظیم فرود آورد.

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 2:5 AM | |
آش شعله قلمکار

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد ، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود . اصولا هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرأ به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.
اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.
ناصر الدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار ، به شهرستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دوری راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران می رفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنیها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتتند و مجتمعأ به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زرد چوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فرا خورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنیها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا:" چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ" باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:57 AM | |
- تشخیص نر یا ماده بودن فلل دلمه

برای تشخیص جنسیت فلفل دلمه ای، اونا رو وارونه کنین، فلفلائی که چهار تا برجستگی زیرشون دارن، ماده و اونایی که سه تا برجستگی زیرشون دارن نر هستن.
فلفلهای ماده پر از دانه، اما شیرین و برای مصرف خوراکی به صورت خام مناسبترن و فلفلهای نر برای  آشپزی مناسبن!!!
فلفلهای ماده پس از پخته شدن کمی تلخ میشوند.

[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:50 AM | |
حکایتی جالب از شیوانا
بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت ودانایی می دانستند) و گفت : "مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید."
 شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودند و کاهن معبد نیز با غرور و خونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.
 شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.
 شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.
 شیوانا تبسمی کرد و گفت : " اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چرا تصمیم به هلا کتش گرفته ای؟ عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطر سرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد ! "
 
زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود!
می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!
[+] نوشته شده توسط مترجم در یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, در ساعت 1:11 AM | |
پند و پندار

1- قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را !
این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق!!

2- یک قلــب پـــاک؛
از تمــــام مــعـــــابـــد و مســـاجــــد
و کلیـــســـا هــــای دنیـــــا مــقـــدس تـــر است ..

3- این روزها دلگرمی میخواهم وگرنه چیزی که زیاد است سرگرمی..

4- برای کشتیهای بی حرکت..موجها تصمیم می گیرند..

5- باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند

6- همیشه دلتنگی به خاطر نبودن کسی نیست
گاهی بخاطر بودن کسی ست
که حواسش به تو نیست ..

7- سقوط، تاوان پریدن با بعضی هاست

8- ازعصبانیت آدمایی که همیشه مهربونن خیلی بترسید
چون وقتی عصبانــــــــی میشن
دیگه نمیتونن لبخند بزنن ..

9- از خدا پرسید: اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای آرزو کردن چه سود دارد؟
خدا گفت: شاید در سرنوشتت نوشته باشم: هرچه آرزو کرد!!!

10- احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی.

11- موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت، مقدمه گستاخی است ..

12- زمان آدم‌ها را دگرگون می‌کند اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه می‌دارد.
هیچ چیزی دردناک‌تر از این تضاد میان دگرگونی آدم‌ها و ثبات خاطره نیست!

13- آدمهایی که عشقشونو مثل کانال تلویزیون عوض میکنند،
آخرش باید بشینن برفک تماشا کنند ..!!

14- خودمان را با جمله "تا قسمت چه باشد" گول نزنیم..
قسمت، اراده من و توست..

15- خیـلی احمقیـم اگه فکر کنیـم آدمـا، تـوی شوخـی دلشـون نمی شکنـه

16- همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی.. با آمدنش غافلگیرمان کند!!!

17- زمانی که خاطره هایت ازامیدهایت قویتر شدند پیــــــــــر شدنت شروع میشود ..

18- روزی کسی را پیدا خواهید کرد که گذشته تان برایش اهمیتی ندارد چون می خواهد آینده تان باشد..

19- حسادتِ دوست، از رقابتِ دشمن بدتره !

20- اگه اولش به فکر آخرش نباشی.. آخرش به فکر اولش میفتی !!!

21- به جای پاک کردن اشکهایتان، آنهایی که باعث گریه تان میشوند را پاک کنید.

22- و چقــــــدر دیر می فهمیم
که زندگــــــی
همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم.

اگر امر به معروف هم می خواهی بکنی خیلی آهسته،
مثل آینه باش.
آینه داد نمی زند یقه ات بَد است.
وقتی روبروی آینه می ایستی جیغ نمی کشد بگوید چرا موی سرت اینجوری است ؟
خیلی سکوت محض است،...
آهسته هیچ کس خبر دار نیست،
جز تو و آینه...

علامه حسن زاده آملی

[+] نوشته شده توسط مترجم در شنبه 18 آبان 1392برچسب:, در ساعت 3:27 PM | |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید، اکثر مطالب این وبلاگ، توسط اینجانب از سایت های خارجی ترجمه شده است. کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.
آرشيو
3 دی 1396
7 آذر 1392
5 آذر 1392
4 آذر 1392
1 آذر 1392
7 آبان 1392
6 آبان 1392
4 آبان 1392
3 آبان 1392
7 مرداد 1392
6 مرداد 1392
5 مرداد 1392
4 مرداد 1392
3 مرداد 1392
2 مرداد 1392
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
مترجم
لينكستان
everything
عاشقانلر
smart girl
دنیای من محمد
Fresh Start
جادوی کار پاره وقت
بارونی
ســـــــقـزی
دانلودصلواتي فيلم.كليپ و...
راز گل سرخ
فرهنگ اجتماعی
شاخه های علوم تجربی
مرجع شناخت فراماسونری
All
فقط U
تنها و سرگردان
.*.* دنیای من .*.*
تورهای جزیره زیبای کوش آداسی
پاتوق لبخند و شادی
کارشناسی ارشد حسابداری علوم وتحقیقات دانشگاه آزاد سمنان
مردی از شولم
ساحل نشین اشک
دانلود
گوناگون20
bestcar
خواستی بیا تو
everything
Hollywoodi
بازی و شادی و خنده
دختر
علمی-اجتماعی
تنگ طه
بازار جوک اس ام اس مطالب
تجربه ای جدید در دنیای اینترنت
وبلاگ دانشجویان رشته کامپیوتر دانشکده سما مسجدسلیمان
گل نرگس
چپ دست
علی رضاگتوندی
اتحاد برتر
تغذیه و ورزش
شعرهای عاشقونه
عطر باران
دنیا با خنده
روشن اندیشان سپمادی
اشعار معین
دروس پایه 7
علوم ناشناخته
خدای من
پیش به سوی علم
خیلی محرمانه
هنرکده رویای طلایی
گندیمیز
اينجه هنر
شميم
در سقوط هم میتوان باشکوه،باعظمت وزیبا بود؛اینرا آبشار میگفت
جدیدترین اخبار موزیک و ........
world
دوستان من
DIPLOMASI
سیاسی سرگرمی ورزشی اجتمای سینمایی و... 
می نویسم تا بماند......
دانلود گذارشهای کارآموزی و طرحهای کارآفرینی 
سرزمین عشق
چندثانیه دور تر.... 
کاربردی ترين اطلاعات دارويى-پزشكى 
نقاشی
،،، نمــــکـدون ،،،
دنياي آوا...
ارایش و زیبایی
خوشبختم با تو
تفریحی
محمد دانلود(2)
انعکاسnews
ارباب حلقه ها و هابیت
به رز بلاگ خوش امدید
جم وجور
عشق ممنوع
موسيقي.پرنده
وبلاگ رسمی دانشگاه دیلمان لاهیجان
اخبار دنیای فوتبال اروپا
چاپ مقاله ISI 
ورزقان نیوز ( وطنیم)
عکس های دخترونه
بی مزه یا بامزه؟؟؟
آینه و آینده نگری
""پاتولوژی پزشکی"
guitar flamenco
سایت من
خانه زبان ایران
آموزش زبان ترکی (تبریز)
غمگین تر از اقیانوس
وبلاگ عمران و معماری
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

برای تبادل لینک ابتدا ما رابا کشکول آموزش و اطلاعات عمومی و آدرس amooze6.LXB.ir لینک نمایید.سپس مشخصات لینک خود را در کادر زیر وارد کنید.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

مرجع شناخت فراماسونری
ساحل نشین اشک
دانلود
گوناگون20
everything
خواستی بیا تو
عطرباران
وبلاگ رسمی دانشگاه دیلمان لاهیجان
دانلود نرم افزار وبازی
WWW.asheghe-zibayi.LoxBlog.Com
ساختن وبلاگ
شماره پیمان کارها
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , amooze6.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com